.
.
.
ما که نگفتیم از اساس مخالف سنّت ایم. نه. یه کارای سنتی هست که هیچ وقت تازگیش رو از دست نمیده و آدم در نهایت باید باهاشون کنار بیاد. مثل داد زدن تو تونل. مثل شاخ گذاشتن رو سر دوستان تو عکس. مثل سیبیل داشتن باباها. مثل با دقت بو کردن زیر بغل خودت وقتی عرق کردی. مثل مکاشفه در شورت، قبل از اینکه بندازیش تو رختچرکا. مثل کندن «گوشه»ی ناخن که میدونی خون میاد. مثل «بزرگیتون رو میرسونم» یا «چه خبر؟ سلامتی. دیگه چه خبر؟»، مثل هی نون بیات خوردن تو رستوران وقتی منتظر یه غذای حسابی هستی. مثل مالیدن سیب به آستین. مثل تلاش جانکاه برای خوندن روزنامهی بغلدستیت تو تاکسی یا هواپیما، بی اینکه برات مهم باشه چی نوشته. مثل خشک کردن دست با پشت شلوار وقتی حوله دم دستته. مثل پسگردنی بیهوا. مثل «سلام» نوشتن به عنوان سابجکت ایمیل. مثل نقاشی رو خاک، وقتی تو دل طبیعت سرپا میشاشی. مثل تولید صنایع دستی از پوست پرتقال تو مهمونیهای کسلکننده. مثل «چته؟ چت نیست، گوشه». مثل قلب کشیدن رو شیشهی بخارگرفته. مثل سنگ انداختن تو رودخونه که سه چار بار رو آب بپره. مثل تایپ کردن پ به جای ژ. مثل سس زدن به پیتزا قبل از اینکه بچشیش. مثل اُردنگی. مثل پشت در قایم شدن و «پخ» کردن واسه کسی که میاد تو اتاق. اینا چیزاییه که از ابتدای پیدایش بشر بوده، بدون اینکه معلوم باشه «چرا؟». بعد از این هم خواهند بود بدون اینکه هیچ مدرنیتهای بتونه منسوخشون کنه.
.
.
.
مثل اینکه آدم با دقت تو بچگیش وقتی گه میکرد نگاشون میکرد و براشون قصه میگفت. یا اینکه وقتی تو دستمال فین میکنیم دوباره بازش میکنیم و نگاش میکنیم.مثل لیسیدن در بستنی لیوانی
ReplyDeleteچه خوب گفتی
ReplyDeleteمثل دعوا کردن بعد از تصادف، مثل نگه داشتن همه وسایل خوب خونه واسه وقتی که مهمون میاد، مثل زدن قند تو چایی، مثل روزمرگی های زندگیمون که نمیدونیم از کجا اومده ولی فک میکنیم باید همیشه باشه
من برم چشمهامو بشورم
http://badboyjan.wordpress.com/
مثل درس خوندن و مدرک گرفتن، برای رها شدن از شر احساس حقارتی که گلوتو فشار میده ، با اینکه میدونی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد
ReplyDeleteیه حس خوبی تو این پُستت بود
ReplyDelete:-)
:) :)
ReplyDeleteعنوان پستات واس خودش پستیه ها
ReplyDeleteاز خنده مُردم!!!! اینکه 95 درصد از اینایی رو که نوشتی من خودمم اجرا کرده بودم برام خیلی جالب بود!
ReplyDeleteدَمِت گرم و دستت درد نکنه...
مثل زبون زدن به جای خالی دندون با اینکه درد میگیره
ReplyDeleteتا حالا بعضی از این کارا بود که فک می کردم فقط خودم انجام میدم
ReplyDeleteاینم از این:
مثل کردن دست زیر بالش
مثل خاروندن پشتت توی حموم که زیر ناخونات پوست و چرک جمع شه
مثل هورت کشیدن ته آیس پک
مثل اینکه وقتی برای اولین بار ایمیل میسازی سال تولدت باید جزیی از آدرسش باشه
مثل خوردن پیاز با املت
:)
ReplyDeleteحرف بکری بود.
کجاش حرف بکر بود؟ اینا که عادات هپلی وار این آقایونه که همیشه با جورابهای بو گندو دنبال آدم
ReplyDeleteمی کنند و با بوی گند جورابشون آدم را شکنجه میدن.حالا میان وبلاگ میزنند و هنر نمای هاشون را لیست می کنند