August 16, 2010

Zoll

.
از زن و کرگدن که بگذریم، چیزهای زیبا، خیلی کم‌ان. مس هست. بعضی از اشیایی که از ترکیب چوب و فلز با خطوط هندسی منظم درست شده باشن، هست. ذرت هست. مغازه‌ی لوازم تحریرفروشی هست. سله‌های قطور توی کویر هست. پنکه سقفی هست. هسته‌ی شلیل هست. کفش نو -به پا- هست. نون تازه هست. هر کدوم از اینا می‌تونن یه جشن کوچیک تمام‌وقت باشن واسه چشم. یه چیز دیگه هم هست که اگه من رو بنشونن یه گوشه و هی نشونم بدن، تا آخر عمر صدام در نمی‌آد. گدازه. بخصوص گدازه‌ای که یه کم سفت و خمیری شده و داره با تانّی و ملال روی زمین حرکت می‌کنه.
.
.
  .
 .
.
.
.
.

2 comments:

  1. یه چیزی که شبیه اینه و اونم قشنگه، نگاه کردن به حرکت و آروم سردشدن مذاب در جوشکاری قوس الکتریکیه

    ReplyDelete
  2. آدم رو یاد گدازه های داخل دبلیو سی انداختی. من بچه که بودم به مدت زیادی این گدازه ها رو نگاه میکردم و برای همه شون کاراکتر های جالبی میساختم. بعضی هاشون از ما آدمها بیشتر میفهمیدن ، تازه اون دوره

    ReplyDelete