August 18, 2010

Hosh 2 Collut

.
.
.
ما که نگفتیم از اساس مخالف سنّت ایم. نه. یه کارای سنتی هست که هیچ وقت تازگی‌ش رو از دست نمی‌ده و آدم در نهایت باید باهاشون کنار بیاد. مثل داد زدن تو تونل. مثل شاخ گذاشتن رو سر دوستان تو عکس. مثل سیبیل داشتن باباها. مثل با دقت بو کردن زیر بغل خودت وقتی عرق کردی. مثل مکاشفه در شورت، قبل از اینکه بندازیش تو رخت‌چرکا. مثل کندن «گوشه»‌ی ناخن که می‌دونی خون میاد. مثل «بزرگی‌تون رو می‌رسونم» یا «چه خبر؟ سلامتی. دیگه چه خبر؟»، مثل هی نون بیات خوردن تو رستوران وقتی منتظر یه غذای حسابی هستی. مثل مالیدن سیب به آستین. مثل تلاش جانکاه برای خوندن روزنامه‌ی بغل‌دستی‌ت تو تاکسی یا هواپیما، بی اینکه برات مهم باشه چی نوشته. مثل خشک کردن دست با پشت شلوار وقتی حوله دم دستته. مثل پس‌گردنی بی‌هوا. مثل «سلام» نوشتن به عنوان سابجکت ای‌میل. مثل نقاشی رو خاک، وقتی تو دل طبیعت سرپا می‌شاشی. مثل تولید صنایع دستی از پوست پرتقال تو مهمونی‌های کسل‌کننده. مثل «چته؟ چت نیست، گوشه». مثل قلب کشیدن رو شیشه‌ی بخارگرفته. مثل سنگ انداختن تو رودخونه که سه چار بار رو آب بپره. مثل تایپ کردن پ به جای ژ. مثل سس زدن به پیتزا قبل از اینکه بچشی‌ش. مثل اُردنگی. مثل پشت در قایم شدن و «پخ» کردن واسه کسی که میاد تو اتاق. اینا چیزاییه که از ابتدای پیدایش بشر بوده، بدون اینکه معلوم باشه «چرا؟». بعد از این هم خواهند بود بدون اینکه هیچ مدرنیته‌ای بتونه منسوخ‌شون کنه.
.
.
.

11 comments:

  1. مثل اینکه آدم با دقت تو بچگیش وقتی گه میکرد نگاشون میکرد و براشون قصه میگفت. یا اینکه وقتی تو دستمال فین میکنیم دوباره بازش میکنیم و نگاش میکنیم.مثل لیسیدن در بستنی لیوانی

    ReplyDelete
  2. چه خوب گفتی
    مثل دعوا کردن بعد از تصادف، مثل نگه داشتن همه وسایل خوب خونه واسه وقتی که مهمون میاد، مثل زدن قند تو چایی، مثل روزمرگی های زندگیمون که نمیدونیم از کجا اومده ولی فک میکنیم باید همیشه باشه
    من برم چشمهامو بشورم

    http://badboyjan.wordpress.com/

    ReplyDelete
  3. مثل درس خوندن و مدرک گرفتن، برای رها شدن از شر احساس حقارتی که گلوتو فشار میده ، با اینکه میدونی هیچ اتفاقی نخواهد افتاد

    ReplyDelete
  4. یه حس خوبی تو این پُستت بود
    :-)

    ReplyDelete
  5. عنوان پستات واس خودش پستیه ها

    ReplyDelete
  6. از خنده مُردم!!!! اینکه 95 درصد از اینایی رو که نوشتی من خودمم اجرا کرده بودم برام خیلی جالب بود!
    دَمِت گرم و دستت درد نکنه...

    ReplyDelete
  7. مثل زبون زدن به جای خالی‌ دندون با اینکه درد میگیره

    ReplyDelete
  8. تا حالا بعضی از این کارا بود که فک می کردم فقط خودم انجام میدم
    اینم از این:
    مثل کردن دست زیر بالش
    مثل خاروندن پشتت توی حموم که زیر ناخونات پوست و چرک جمع شه
    مثل هورت کشیدن ته آیس پک
    مثل اینکه وقتی برای اولین بار ایمیل میسازی سال تولدت باید جزیی از آدرسش باشه
    مثل خوردن پیاز با املت

    ReplyDelete
  9. :)
    حرف بکری بود.

    ReplyDelete
  10. کجاش حرف بکر بود؟ اینا که عادات هپلی وار این آقایونه که همیشه با جورابهای بو گندو دنبال آدم
    می کنند و با بوی گند جورابشون آدم را شکنجه میدن.حالا میان وبلاگ میزنند و هنر نمای هاشون را لیست می کنند

    ReplyDelete